۱۳۹۰ آبان ۲۷, جمعه

نگاه به جنگ احتمالی از دریچه واقعیت

در حالی نوشتار پیش رو را می نگارم که جامعه ایرانی بیش از هر زمانی خود را رو در رو با سناریوهای متفاوت و مرتبط با حمله احتمالی به کشورمان می بیند.اگرچه برخی از فعالان و تحلیل گران سیاسی کوشیده اند تا هر طور که شده، برای مخاطبان اصلی خویش یعنی مردم ایران به واکاوی مخاطرات یک جنگ احتمالی بپردازند .اما آنچه مسلم است مردم ایران و حتی بخش عظیمی از اپوزوسیون در شرایط فعلی فقط پاره ای کوچک ازاین سناریوی احتمالی اند.بهتر بگویم بازیگران اصلی این نمایش از یک سو جمهوری اسلامی و در سوی دیگر قدرت های جهانی اند و مرد م و اپوزوسیون تنها نظاره گر این نمایش اجتناب ناپذیر می باشند. نکته قابل توجه اینکه هر دو سوی این بازی هیچ علاقه و توجه ای به نظاره گران این بازی نداشته و ندارند . این را از این جهت بیان کردم که اصولا مردم ایران درطول قرن های متمادی هیچگاه نتوانسته است به آرزوی دیرینه خود یعنی حق تعیین سرنوشت دست یابند و همواره نظاره گر بازی حاکمان مستبد و قدرت های خارجی بوده است.
به جرات می توان گفت که همین امروز اگر مصالحه اتمی بین حاکمان جمهوری اسلامی و کشور های مورد مذاکره ، صورت گیرد، اعظم فشار های بین المللی برای تغییر نظام سیاسی موجود در کشورمان، از میان خواهد رفت .حداقل تجربه تاریخی در این سی و اند سال به ما آموخته تا هیچگاه به سادگی به حمایت های سران دنیای گل و گشاد کنونی نباید دل خوش داشت. بی خود نیست که مارشال دو گل می گوید: دولت ها دوست ندارند ،منافع دارند.
با این وجود به رغم اینکه همه به این درک مشترک رسیده ایم که جنگ بد ترین گزینه و راه حل برای برون رفت از بمب بست کنونی است ،و لی این دلیل نمی شود تا چشمان مان را به روی وقوع یک واقعه احتمالی ببندیم.به نظر می رسد حاکمان سراپا مجنون و فاسد جمهوری اسلامی نمی خواهند در برابر مطالبات آژانس اتمی کوتاه بیایند . گویا درس خوبی از سرنوشت صدام گرفته اند تا با دست های خالی به مصاف رقبای خود نروند. از این رو احتمال یک جنگ موضعی که حتی ممکن است ابعاد بزرگتری به خود گیرد در انتظار جامعه ایرانی است . با این وجود اپوزوسیون در شرایط فعلی باید خود را آماده مواجهه با هر رویداد احتمالی نماید و به صرف اینکه جنگ پدیده ای است غیر انسانی و فاجعه بار ، نباید از کنار وقوع احتمالی آن، سهل انگارانه عبور کند.به دیگر سخن اپوزوسیون و آن دسته از ایرانیانی که خواهان برچیده شدن نظام سیاسی کنونی اند و به یک دموکراسی مبتنی به ارزش های حقوق بشری و سکولاریستی اعتقاد دارند،باید خود را بیش از گذشته آماده مواجه با هر پدید ه ای حتی جنگ نمایند .بهتر بگویم باید از دریچه واقعیت به آرمان هایمان نگاه کنیم در غیر این صورت، ممکن است وضعیتی که درعراق و یا افغانستان به وقوع پیوسته برا ی ما ایرانیان نیز رخ دهد. یعنی عدم آمادگی و نداشتن آلترناتیو موجه ومطمئن برای تشکیل یک دولت دموکرات و مردمی. یاد مان باشد جمهوری اسلامی بیش از هرچیزی از یک اپوزوسیون قدرتمند،موجه و فارغ از اختلافات تاکتیکی در هراس است.در واقع اتحاد بین اپوزوسیون در قالب هر ایده و تفکری که به یک نظام دموکراتیک و مردمی منتهی شود ،پاشنه آشیل جمهوری اسلامی است.
باری ، به نظر می رسد دیگران و مستبدان داخلی این بار نیز می خواهند برای ما تصمیم بگیرند .اما اگر اپوزوسیون خود را آماده مواجهه با هر شرایطی نماید ، بهتر می توان با عواقب ویرانگر یک جنگ احتمالی روبرو گشت ،حداقل این آمادگی ، می تواند مردم ایران را در آینده بر اسب سرنوشت خویش سوار سازد . در غیراین صورت ممکن است استبداد به نحوی دیگر از شرایط پیش آمده ،خود را بازتولید نماید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر