نوشتار پیش رو قبلا در مجله هفت و سایت های سکولاریسم نو و روشنگری منتشر گشته است.
اپوزوسیون خارج از کشور همواره از سوی اصلاح طلبان حکومتی به عدم شناخت کافی نسبت به شرایط داخلی در یک دهه اخیر متهم گشته ،این در حالی است که وقتی کمی عمیق تر به رخداد های حساس سال های یک دهه گذشته بنگریم ،متوجه این حقیقت می گردیم که اپوزوسیون خارج کشور چندان به بیراهه نرفته بلکه این اصلاح طلبان اند که به رغم تغذیه از فضای داخل نه تنها درک درستی از شرایط نداشته بلکه همواره در محاسبات خود دچار خطا شده و می شوند، اشتباهاتی که تاوان آن بیش از پیش بر دوش ملت ایران سنگینی می کند .به جرات می گویم که ایشان به رغم اینکه خود سالها در راس قدرت بودند و قریب به هشت سال در این اواخر هم دولت و هم مجلس را در اختیار داشته اند ، به طرز عجیبی حتی در شناخت ساختار حکومتی که خود در آن دخیل اند ،عاجزنشان می دهند. این فرضیه را از این جهت بیان می کنم که بارها قبل از انتخابات اخیر ریاست جمهوری از زبان ایشان شنیدیم که می گفتند: اگر ملت حضور گسترده در انتخابات داشته باشد جریان اقتدارگرا نمی تواند بر نتایج آن تاثیر سوء بگذارد. افزون بر آن به کرات این نکته از جانب دوستان مطرح گشت که اگر مردم در انتخابات 1384 حضور می یافتند قطعا احمدی نژاد از صندوق های رای سر بیرون نمی آورد.ناگفته نماند احمدی نژاد در همان دوره اول ریاست جمهوری اش نیز با رای مردم انتخاب نشد بلکه با دست کاری در نتایج اولیه انتخابات به مرحله دوم رسید!
مع الوصف اصلاح طلبان با مطرح کردن اینکه: حضور گسترده مردم در انتخابات 1388 مانع از آن می شود که احمدی نژاد بتواند بار دیگر با دستکاری آرا به قدرت برسد ،مردم را پای صندوق های رای کشانیدند اما در آخر شاهد بودیم که به رغم حضور گسترده مردم و برخلاف پیش بینی تئوریسین های اصلاحات، یک دستکاری بزرگ در نتایج انتخابات به نفع احمدی نژاد حاصل گشت .در واقع بر خلاف گمانه زنی های سران اصلاحات به وضوح دریافتیم که برای حاکمیت رای مردم حتی در چارچوب شاخص های قانونی جمهوری اسلامی پشیزی نمی ارزد.البته چنین امری عجیب نبوده و نیست چون از نظامی که شاکله قانون اساسی اش منبعث از فرامین الهی است تا قرارداد های اجتماعی نباید هم بیش از این انتظار داشت.
اما خطای محاسباتی دیگر اصلاح طلبان این بود که فکر می کردند فشار و تظاهرات کنترل شده خیابانی می تواند حاکمیت را وادارد تا بر خواست مردم گردن بنهد.دراین مورد نیز متوجه شدیم که باز دوستان دچار توهم اند چرا که حاکمان نه تنها به خواست معترضان میلیونی گردن ننهادند بلکه با خشونت بی سابقه ای به سرکوب مطالبات مردم پرداختند .این در حالی است که اگر اصلاح طلبان حکومتی اندکی درایت به خرج می دادند، شیشه عمر حاکمیت به یکباره در 25 خرداد 1388 خرد می گشت. بهتر بگویم ،فرمان ترک خیابان توسط سران اصلاحات در واقع اکسیر شفابخشی بود که عملا کالبد نیمه جان حاکمان به خصوص شخص خامنه ای را جانی تازه بخشید.
اما این مقدمه را از این جهت گفتم که در چند ماه اخیر زمزمه هایی از جانب اصلاح طلبان حکومتی و بر خی از نیروهای سنتی جمهوری اسلامی به گوش می رسد مبنی برحضور مجدد ایشان در انتخابات مجلس . جالب تر اینکه این زمزمه ها حتی از زبان بر خی از اصلاح طلبان اخراج شده از ساختار حاکمیت رانده می شود که هیچ بختی برای عبور از فیلتر شورای نگهبان ندارند. البته کسانی چون کواکبی نماینده حال حاضر مجلس، شاید در این بخت آزمایی به سلامت بیرون آیند و آن هم مقدور نخواهد گشت جز با پایمال کردن آرزوهای مردمی که به چیزی جز بر افکنده شدن این نظام نمی اندیشند !
براستی مگر چرخ را چند بار اختراع کرده اند که ما باید به رغم چنین تجربیاتی باز در کارگاه زمان همچنان به اختراعات ناقص دوستان که هیچ کارکردی جز یاس و سرخوردگی به ارمغان نیاورده است ،دل خوش داریم! آیا ساده انگاری و خوشبینی های کودکانه ، می تواند مردم ایران را به مطالباتش برساند.غمگینانه تر اینکه آقایان عنوان می کنند : راهی جز این رویکرد برای ملت ایران نمانده و باید تنها به بازی ریاکارانه حا کمان تن دهیم تا همچنان ، شعور و وجدان جمعی ملت ایران به سخره گرفته شود!
و اما حرف آخر: حاکمیت و شخص خامنه ای این بار هم با گرم کردن تنور رو به خاموشی انتخابات توسط برخی به ظاهر اصلاح طلب ، تا چند صباحی دیگر مجلس خودساخته و مطیع خویش را از برج عاج به تماشا خواهد نشت اگرچه زینت این بزم تصنعی و زودگذر چند کس بیمقدار چون کواکبی باشند.اما نکته کلیدی این بحث به این جا ختم می شود که اپوزوسیون خارج از کشور به رغم اینکه نتوانسته از فضای داخلی تغذیه کند ،چندان بیراهه نرفته است چرا که در واقع پیش بینی هایشان در چند سال اخیر بیشتر با واقعیت نزدیک بوده تا آقایانی که خوب بلدند چگونه بر اسب مطالبات مردم سوار شوند، هرچند سوارکاران قابل و مطمئنی نباشند!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر