شاید کسی به این آسانی باور نمی کرد که خیزش مردم تونس و مصر در مدت زمانی به این کوتاهی به بار نشیند و این چنین آرزو های مردمانی خسته از استبداد متحقق گردد .در حالی که ملت ایران باید با حسرت و غبطه همچنان نظاره گر کامیابی های دیگر ملت های خاورمیانه باشد و دل خوش به حرکت اخیر 25 بهمن به تحقق مطالبات خویش در آینده بنگرد.
این در حالی است که ما مدعی هستیم اولین انقلاب دموکراتیک (مشروطه) در خطه ی آسیا را به سرانجام رساندیم و در صد سال اخیر کانون توجه بسیاری از جنبش ها ی دموکراتیک منطقه بو ده ایم .افزون بر آن می توانیم ادعا کنیم که بزرگترین تجمع انسانی(قریب به سه میلیون نفر) در مخالفت بایک حکومت خودکامه، توسط مردم ایران در بیست و پنجم خرداد 1388خلق گردید. جمعیتی سرشار از پتانسیل های نهفته که در آن روز رویایی اگر ساده انگاری اپوزوسیون داخل مانع نمی شد به هر آنچه که می خواستند دست می یافتند.
با این تفاسیر چرا باید همچنان با حسرت نظاره گر کامیابی های سایر ملل باشیم . بدیهی است اگر از کنار نوع دیکتاتوری حاکم بر ایران که بدترین نوع نظام های دیکتاتوری است بگذریم این عدم موفقیت ریشه در کج فهمی اپوزوسیون داخل نسبت به مطالبات مردم ایران دارد. به دیگر سخن سر جنبش سبز بسیار کوچکتر از بدنه آن بوده و هست و مطالبات ایشان با بدنه و ساخت آن ، بسیار ناهمگون است . بطوریکه دوستان حاظر نیستند خارج از افق های جمهوری اسلامی که نماد و شاکله آن آیت الله خمینی است حرکت نمایند. محافظه کاری و وفاداری به نماد های این نظام که بسیار متنافر با مطالبات حقیقی و واقعی ملت ایران است عملا با عث گشته تا یک تظاد ماهوی بین بدنه و سر این جنبش بوجود آید که روز به روز بر این فاصله افزوده می شود .از نظر نگارنده ، هیچ تناسب و توازنی بین خواست همگانی و خواست سران جنبش سبز وجود ندارد . البته شاید دوستان بواسطه شرایط داخلی سعی می کنند تا با استفاده از تاکتیک های موضعی راهی برای برون رفت از این شرایط بیابند اما به گواه تاریخ این تاکتیک ها حد اقل در سه دهه ی اخیر نه تنها کارگر نبوده بلکه موجبات زایل شدن ثمره ی انقلاب سال 57 ایران نیز گشت . به تعبیر دکتر حسن ماسالی که خود از مبارزان و آزادیخواهان برجسته ی قبل و بعد از انقلاب می باشد: " آمدیم تاکتیک بزنیم ولی استراتژیک خوردیم "
این عبارت صادقانه مربوط به رویکرد نیروهای متجدد ،سکولار و انقلابی است که در بحبوحه ی پیروزی انقلاب در پیش گرفته شد که نه تنها موثر واقع نشد بلکه شوربختانه موجب به سرقت رفتن انقلاب توسط رو حانیون متحجر گشت.
به نظر می رسد سران جنبش سبز، یا روی به این تاکتیک آورده اند و یا واقعا نمی خواهند تا خارج از قواعد قانونی و عرفی جمهوری اسلامی حرکت کنند. این در حالی است که عملا حاکمیت ،ایشان را از بدنه خود اخراج نموده است ! اما آنچه مسلم است هر دو رویکرد در شرایط فعلی قطعا کارگر نخواهد افتاد. چراکه در پیش گرفتن چنین نگرشی موجب شده تا بزرگترین فرصت تاریخی ملت ایران برای پیروزی در بیست و پنجم خرداد 1388 ازکف برود. فرصتی که به این آسانی برای هیچ ملتی بدست نمی آید . بی شک سران اپوزوسیون سایر کشورها همواره آرزومندند که بتوانند چنین خیل عظیمی از جمعیت را به خیابان ها بکشانند و لی ما با سختی و ممارست متوالی که حاصل سی سال مبارزه بود توانستیم اینچنین انبوه گرد هم آئیم اما دوستان در چشم به هم زدنی فرمان ترک خیابان ها را دادند تا حاکمان فعلی نفسی تازه کنند . بی شک فرصت های تاریخی هیچگاه به آسانی و در وعده های متوالی برای ملت ها بدست نمی آیند .
جای تعجب است که اپوزوسیون داخل به رغم اینکه مستقیما از فضای درون کشور تغذیه می کند اینچنین در شناخت مطالبات مردم به خطا رفته و آنگونه فرصت ها را از دست داده و می دهد . البته نگاه نگارنده بسیار به این رویکرد بواسطه حرکت اخیر دوستان کمی ملایم است در غیر این صورت تناقضات موجود از دایره هر منطق سیاسی خارج می باشد . به جرات می گویم که همین رفتار های کج دار و مریز با عث گشته تا حاکمیت عملا تجربیات زیادی در سرکوب مردم بدست آورد.
توجه داشته باشیم که در بیست و پنجم خرداد 88 حکومت هیچگاه تجربه ی مواجهه با چنین خیل عظیمی از مخالفان را نداشت از این رو به آسانی می توانستیم پایتخت را در زیر پا های پیروز مندانه ملت تصور کنیم .ناگفته نماند سران حاکمیت با نظاره تظاهرات میلیونی به یکباره غافلگیر گشته و خود را آماده وداع با اریکه قدرت کرده بودند تا اینکه فرمان تر ک خیابان ها توسط سران جنبش سبز اعلام گشت .در واقع شریان های مسدود گشته حاکمیت با این فرمان به یکباره باز گشته و امید به بقا و ماندگاری ایشان لحظه به لحظه تقویت گشت .بهتر بگویم دوستان از سر نادانی، و یا هر چیز دیگری، حکومت را دوباره به غاصبان فعلی بخشیدند. و در پی آن ،انحصار طلبان در طول این یک سال و اندی ،تجربه های فراوانی جهت سرکوب مخاطرات احتمالی بدست آوردند. یعنی یاد گرفتند که چگونه با جمعیت های میلیونی مواجهه شوند . لازم به یاد آوری است ،همچنان که ابزار ها و شیوه های اطلاع رسانی مبارزان بهبود یافته به همان اندازه شیوها و ابزار های سرکوب نیز ارتقا یافته اند . اتفاقا حاکمان به خاطر تسلط بر امکانات مخابراتی و اطلاعاتی، قدرت مانور بیشتری نسبت به مبارزان داشته و دارند.
به هر حال حاکمیت با تجربه اندوزی های متوالی طوری عمل کرد که مردم نتوانند به آسانی هسته های مقاومت و تشکیل تظاهرات میلیونی در 25 بهمن و یکم اسفند را شکل دهند . به تعبیر دیگر سران جنبش سبز عملا فرصت ترمیم، بازسازی و یادگیر ی را برای سرکوب ملت دو دستی تقدیم حاکمان فعلی ایران کردند. چیزی که سران جنبش های اخیر مصر و تونس هیچگاه دچار آن خطا نگشتند. برگرداندن سه میلیون ایرانی پر شور و حرارت به خانه که حاظر بودند برای تحقق مطالبات خود دست به هر کاری بزنند خطا یی جبران ناپذیر است که هیچگاه در پیشگاه ملت ایران بخشیده نخواهد گشت . چنین رویکردی نه تنها موجبات قوت عاملان سرکوب گشته بلکه موجبات یاس و نا امیدی مردم و حتی فعالان سیاسی را فراهم آورده است.
با این وجود ما نتوانستیم از مردم اوکراین و گرجستان یاد بگیریم و لی تونسی ها و مصری ها بخوبی درس های تاریخ را آموختند و به درستی از پس امتحان آن بر آمدند. اگر چه مواضع اخیر سران جنبش سبز در داخل ایران، امید واری هایی را بوجود آورده و نشان از این مضمون دارد که تحولات مصر و تونس تاثیرات مثبت خویش را بر ایشان نهاده است .اما آنچه مسلم است اگر ایشان ریشه های خود را از تنه پوسیده نظام جمهوری اسلامی قطع نکنند قطعا هم به خود و هم به مردم ایران ظلم مضاعف کرده اند .چراکه تمام مصیبت های کنونی ملت، ریشه در ساختار موجود و سازوکار های غیر انسانی آن دارد.
و اما حرف آخر : یادمان باشد به رغم اینکه نظام حاکم تجربه های فراوانی در برخورد با تظاهرات خیابانی کسب کرده است اما اخبار و شواهد موجود نشان از این واقعیت دارد که اختلاف و چند دستگی موجود در حاکمیت، بیش از پیش فرصت تاریخی دیگری برای ملت ایران فراهم آورده تا به مطالبات دموکراتیک و انسان مدارانه خویش برسند. به نظر می رسد دستان بی سخاوت تاریخ می خواهد فرصتی دیگر به ملت ایران بدهد تا شاهد سرنگونی یک نظام متحجرانه بعد از سی دو سال اسارت باشیم . آیا این بار از آتش فرصت سوزی هایمان به سلامت بیرون خواهیم آمد؟!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر